به وبلاگم خوش آمدید.میخوام جمله های قشنگ و دل نشین اینجا بذارم.این جمله ها رو اول برای خودم میگم.بعد برای شما.سعی می کنم هر روز بروز کنم یادتون باشه دنیا جای خوشگذرانی نیست بلکه جای خوب گذرانیه.غم و شادی میگذره.امیدوارم از لحظه لحظه های زندگیتون خوب استفاده کنید.
هر آنچه از من بر می آمد...

گنجشکی به آتش نزدیک میشد و برمیگشت
پرسیدند:چه میکنی؟
گفت:دراین نزدیکی چشمه هست و من نوکم را پرآب میکنم و روی آتش میریزم
گفتند:حجم آتش در مقایسه با آبی که می آوری بسیار زیاد است و این فایده ندارد
گفت:شاید نتوانم آتش خاموش کنم،اما هنگامیکه خداوند پرسد:زمانیکه دوستت در آتش میسوخت چه کردی؟ پاسخ میدهم:هر آنچه از من بر می آمد...

:: موضوعات مرتبط: جمله و شعر، جملات زیبا، ،
:: برچسب‌ها: خدا, دوست,
نویسنده : یک دوست
به خداوند چقدر اعتماد داریم؟
به خداوند چقدر اعتماد داریم؟
در سالی که قحطی بیداد کرده بود و مردم همه زانوی غم به بغل گرفته بودند مرد عارفی از کوچه ای می گذشت غلامی را دید که بسیار شادمان و خوشحال است.
به او گفت:
چه طور در چنین وضعی می خندی و شادی می کنی؟
جواب داد که:
من غلام اربابی هستم که چندین گله و رمه دارد و تا وقتی برای او کار می کنم روزی مرا می
دهد، پس چرا غمگین باشم در حالی که به او اعتماد دارم؟
آن مرد عارف که از عرفای بزرگ ایران بود، می گوید:
“از خودم شرم کردم که یک غلام به اربابی با چند گوسفند توکل کرده و غم به دل راه نمی دهد و من خدایی دارم که مالک تمام دنیاست و نگران روزی خود هستم…!”
:: موضوعات مرتبط: جمله و شعر، مذهبی، ،
:: برچسب‌ها: خداوند, شرم, اعتماد,
نویسنده : یک دوست
بازاریابی

دو گدا در خیابانی نزدیک واتیکان کنار هم نشسته بودند. یکی صلیب گذاشته بود و دیگری الله...
مردم زیادی که از آنجا رد می شدند، به هر دو نگاه می کردند و فقط در کلاه اونی که پشت صلیب نشسته بود پول میانداختند.
کشیشی از آنجا می گذشت، مدتی ایستاد و دید که مردم فقط به گدایی که صلیب دارد پول می دهند و هیچ کس به گدای پشت الله چیزی نمی دهد. رفت جلو و گفت:
>>>رفیق بیچاره من، متوجه نیستی؟ اینجا مرکز مذهب کاتولیک است. پس مردم به تو که الله گذاشتی پول نمی دهند، به خصوص که درست نشستی کنار یه گدای دیگری که صلیب دارد. در واقع از روی لجبازی هم که باشد مردم به اون یکی پول میدهند نه تو.
گدای پشت الله بعد از شنیدن حرفهای کشیش رو کرد به گدای پشت صلیب و گفت:
هی "اسدالله" نگاه کن کی اومده به ما بازاریابی یاد بده؟
مراقب باشید به لجبازی با یکی، سکه تان را در کلاه دیگری نیاندازید، یا رای تان را در صندوق دیگری نیاندازید !
>>

:: موضوعات مرتبط: جمله و شعر، متفرقه، ،
:: برچسب‌ها: بازاریابی, الله, پول,
نویسنده : یک دوست
علامه جعفری

 

علامه جعفری می گفتند تو یکی از زیارتام که مشهد رفته بودم به امام رضا گفتم «یا امام رضا دلم میخواد تو این زیارت خودمو از نظر تو بشناسم که چه جوری منو می بینی نشونه شم این باشه که تا وارد صحنت شدم از اولین حرف اولین کسی که با من حرف می زنه من پیامتو بگیرم» گفتند وارد  صحن که شدم خانممو گم کردم. اینور بگرد، اونور بگرد، یه دفه دیدم داره میره خودمو رسوندم بهش و از پشت سر صداش زدم که کجایی؟ روشو که برگردوند دیدم زن من نیست بلافاصله بهم گفت: «خیلی خری». حالا منم مات شده بودم که امام رضا عجب رک حرف میزنه.  زنه دید انگار دست بردار نیستم دارم نگاش می کنم گفتش «نه فقط خودت پدر و مادر و جدو آبادتم خرند». علامه میگن این داستانو برا شهید مطهری تعریف کردم تا ۲۰ دقیقه می خندید

******
خاطره عزیز ، لطیف و صادقانه است ؛ حال ، مقایسه کنید با گزافه گو هایی که معاذالله خدا ، پیامبر ، ائمه
و به ویژه امضای امام زمان را در  "جیب" بغل خود دارند وپیوسته به معجزه ... ، طلا ، مس می کنند ! و 
چه به تکرار

:: موضوعات مرتبط: سخنان بزرگان، مذهبی، اهل بیت، متفرقه، ،
:: برچسب‌ها: علمه, امام رضا,
نویسنده : یک دوست
هیچ
:: موضوعات مرتبط: جمله و شعر، جملات زیبا، ،
:: برچسب‌ها: دنیا , محبت, لطف,
نویسنده : یک دوست
مهربانی
:: موضوعات مرتبط: جمله و شعر، ،
:: برچسب‌ها: مهربانی,
نویسنده : یک دوست
قایم موشک

بازی قایم موشک رو تو بچگی یاتون میاد

چشم میذاشتیم و می شمردیم تا پنجاه ...

47 - 48 - 49 - 50 ، بیام ؟ ... اومدما ...

و میرفتیم دوستی رو که پنهان شده پیدا کنیم ...

باید همه جا رو می گشتیم .

بزرگ شدیم و کودکی هامون فراموشمون شده گویا ؛

که هنوز یک دوست غایب از نظر داریم ...

دوستی که به زبون میگیم دوستش داریم و میخوایم پیداش کنیم و ببینیمش ، ولی به جستجوش نپرداختیم ...

:: موضوعات مرتبط: مذهبی، ،
:: برچسب‌ها: امام زمان,
نویسنده : یک دوست

هیچ لیوانی در زندگی خالی نیست ،

حتی نیمه پر هم نیستند ؛

وقتی چشمها جور دیگر می بینند .

وقتی دوست همه جا حضور دارد،

وقتی لطفش همه جا را پر کرده

آری ... چشمها را باید شست ...

بیایید لیوانها را به کناری بگذاریم ، وقتی دریای رحمتش را کرانه نیست ...

:: موضوعات مرتبط: جمله و شعر، جملات زیبا، ،
:: برچسب‌ها: زندگی, رحمت,
نویسنده : یک دوست
با اجازه خدا

زندگی دیکته گفت و ما همش غلط پشت غلط

 

عشقو نوشتیم با الف نقطه گذاشتیم ته خط

 

منو از اول همه جا نشوندن آخرکلاس

 

حالا میگن یه کاری کن میگن حسابت با خداس

 

خدا اجازه من دلم بسته به زنجیر غمت

 

نگاه نکن به جرم من نگاه بکن به کرمت

 

خونه ی بی چراغ من از تو همیشه روشنه

بخشش چندمه تو و توبه ی چندمه منه

 

تو بهترین رفیقمی نمیشه از تو دل جدا

 

گمم نکن تو تاریکی دستمو ول نکن خدا

 

خدا اجازه من دلم بسته به زنجیر غمت

 

نگاه نکن به جرم من نگاه بکن به کرمت

:: موضوعات مرتبط: جمله و شعر، اشعار زیبا، ،
:: برچسب‌ها: خدا, رفیق,
نویسنده : یک دوست
عشق میخواهم

:: برچسب‌ها: عشق, خدایا,
نویسنده : یک دوست