رایحه دل

میلاد امام حسن عسگری علیه السلام بر شما دوستان عزیزم مبارک

الا بذکر الله تطمئن القلوب...

 استادی می فرمود :

این آیه معنایش این نیست که با ذکر خدا دل آرام می گیرد؛ این جمله یعنی خدا می گوید :

جوری ساخته ام که جز با یاد من آرام نگیرد !!

تفاوت ظریفی است.

اگر بی قراری؛

اگر مشوشی؛

اگر دلتنگی؛

اگر دلگیری؛

گیر کار آن جاست که هزار یاد، جز یاد او یا علاوه بر یاد او در دلت جولان می دهد ...

 دیدی علی را در غدير اما چه کردی ولایت را مهمّ دین خطیر اما چه کردی تو نشنیدی رسول آنجا چه دستور و چه فرمان نبودش را چراغی بر مسیر اما چه کردی ندیدی دست او دست علی را برده بالا که هرکس من امیرش ، او امیر اما چه کردی صراحت را مگر نشنیده از گفت و کلامش به وقت رفتن ِ آن بی نظیر اما چه کردی تو دیدی تیرگی بر شب چه سنگین و چه تاریک به چاهش سر فرو ماه منیر اما چه کردی عجب چون گوشه گیری اختیار آن شیر میدان به غصب و ناروا تخت و سریر اما چه کردی

بخشی از خطبه غدیر:

.... معاشر الناس ما من علم الا وقد احصاه الله فيّ، و كل علم علمت فقد احصيته في امام المتقين، و ما من علم الا و قد علمته عليا، وهو امام المبین. الذی ذکره الله فی سوره یس : "و کل شیء احصیناه فی امام مبین" -.-.-.-.-. اي مردم ، او را برتر بدانيد، هيچ دانشي نيست مگر آنكه خداوند آن را در من جاي داده است، و هر دانشي نيز كه به من تعليم داده شده من نيز آن را در پيشوا و امام متقين جمع نمودم، و هيچ علمي نيست مگر آنكه آن را به علي سلام الله عليه منتقل نمودم. و او امام مبين (پيشواي روشنگر) است كه خداوند او را در سوره ياسين ياد كرده و فرموده : «و دانش هر چيزي را در امام روشنگر برشمرديم»

عمری است که دم به دم علی میگویم.. . در حال نشاط و غم علی می گویم. . یک عمر علی گفتم و ان شاء الله. . تا آخر عمر هم علی می گویم.

این عید را اول به محضر امام زمان بعد رهبر  وشیعیان تبریک و تهنیت عرض میکنم

یکی از دوستان امام هادی علیه السلام می‌گوید: به حضرت گفتم: ای آقای من! به من دعایی بیاموز که از آن نتیجه بگیرم.

امام هادی علیه السلام فرمود: «من در بسیاری از اوقات، خدا را با این دعا می‌خوانم و از خدا خواسته ام هر کسی این دعا را در کنار قبرم بخواند، خداوند او را ناامید نکند و آن این است: «ای یاور من در هنگام یاری ها، ای امید و محل اعتماد من، ای پناهگاه و تکیه گاه استوار، ای یکتا، ای بی همتا! از درگاهت مسئلت دارم به حق آن مخلوقاتی که هیچ کس را در مقام، مانند آنها نیافریدی، بر جماعت آنها رحمت فرست و حاجتها و نیازهای مرا برآور».

"به نام خدا، من می خواهم در آینده شهید بشوم. برای این که...."
معلم که خنده اش گرفته بود، پرید وسط حرف علی و گفت: "ببین علی جان! موضوع انشاء این بود که «در آینده می خواهید چه کاره بشین». باید در مورد یه شغل یا یه کار توضیح می دادی. مثلاً، پدر خودت چه کاره است؟"
آقا اجازه: "شهید شده!"

میگن با هرکی دوست بشی شکل و فرم اونو می گیری فکرشو بکن اگه با خدا دوست بشی چه زیبا شکل می گیری